جدول جو
جدول جو

معنی دستگذار

دستگذار((دَ گُ))
مددکار، ممد، معاون، آن چه بر دست جای گیرد، تحفه، یادگار
تصویری از دستگذار
تصویر دستگذار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دستگذار

دست کار

دست کار
کاردستی، هر چیزی که با دست ساخته و پرداخته شده باشد، کنایه از همکار و هم دست و دستیار
دست کار
فرهنگ فارسی عمید