جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دستاسنگ

دستاسنگ

دستاسنگ
فلاخن، آلتی ساخته شده از دو ریسمان که با آن سنگ پرتاب می کردند، بلخم، پلخم، پلخمان، غوت، فلخمان، فلماخن، فلا سنگ، قلاب سنگ، قلاسنگ، قلما سنگ، کلما سنگ، کلا سنگ، دست سنگ، قلبا سنگ، مشت سنگ، مشتاسنگ
دستاسنگ
فرهنگ فارسی عمید

دستاسنگ

دستاسنگ
فلاخن. (برهان) (جهانگیری) (آنندراج). قلاب سنگ
لغت نامه دهخدا

دست سنگ

دست سنگ
فلاخن، آلتی ساخته شده از دو ریسمان که با آن سنگ پرتاب می کردند، بلخم، پلخم، پلخمان، دستاسنگ، غوت، فلخمان، فلماخن، فلا سنگ، قلاب سنگ، قلاسنگ، قلما سنگ، کلا سنگ، قلبا سنگ، مشت سنگ، مشتاسنگ
دست سنگ
فرهنگ فارسی عمید

دستاهنگ

دستاهنگ
دست آهنگ. دست افزاری است کاشتکاران و مزارعان را. (آنندراج). ابزار کشتکاری. (ناظم الاطباء) ، جارّه. (السامی)
لغت نامه دهخدا

دست سنگ

دست سنگ
دستاسنگ. (جهانگیری). فلاخن. (برهان) (آنندراج). و رجوع به دستاسنگ شود
لغت نامه دهخدا

آسیاسنگ

آسیاسنگ
سنگ آسیا، هر سنگ بزرگ شبیه سنگ آسیا، برای مِثال سهمگین آبی که مرغابی در او ایمن نبودی / کمترین موج آسیاسنگ از کنارش درربودی (سعدی - ۱۲۲)
آسیاسنگ
فرهنگ فارسی عمید

مشتاسنگ

مشتاسنگ
سنگ فالاخن: تیغ خوشتر ز طعنه دشمن مشت بهتر ز سنگ مشتاسنگ. (علی شطرنجی)
فرهنگ لغت هوشیار