جدول جو
جدول جو

معنی دست بند

دست بند((~. بَ))
النگو، آلتی فلزی که بر دست مجرمان و متهمان زنند، نوعی رقص
تصویری از دست بند
تصویر دست بند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دست بند

بست بند

بست بند
دهی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 108هزارگزی شمال باختر لار در دامنۀ شمالی کوه فلات ونک قرار دارد. هوایش گرم با 104تن سکنه. آبش از چاه. محصول آنجا غلات، لبنیات، شغل مردمش زراعت و گله داری صنایع دستی اهالی قالی بافی و ییلاق طوایف ترک است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

دست بندی

دست بندی
حالت و چگونگی بستن دست، آن است که یک یک دست حیوانات را رسن بسته به میخ می بندند. (آنندراج) :
گهت چون فرشته بلندی دهد
گهت با ددان دستبندی دهد.
نظامی.
، طریقۀ نشستن سگ و حیوانات مشابه آن، گرفتاری، فروتنی و تواضع. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

دستبند

دستبند
لعل و مروارید و امثال آنرا گویند که زنان بر رشته کشند و بر دست بندند، دستینه زنان آلاتی که زنان در دست کنند، زینت از طلا و غیره
فرهنگ لغت هوشیار

دستبند

دستبند
حلقه و زنجیری از طلا یا نقره یا چیز دیگر که زنان به مچ دست خود می بندند، دست برنجن، النگو، بَرَنجَن، وَرَنجَن، اَورَنجَن، آوَرَنجَن، دَست بَرَنجَن، سِوار، یاره، یارَج، دَستیاره، دَستینه،
دو حلقۀ فلزی متصل به هم که با آن هر دو دست شخص تبهکار را به هم می بندند،
نوعی رقص که چند تن دست به دست یکدیگر می دهند و با هم می رقصند، برای مِثال به هر برزن آوای خنیاگران / به هر گوشه ای دستبند سران (اسدی - ۲۱۷)
دستبند
فرهنگ فارسی عمید

دستبند

دستبند
بازیی است مجوس را که دست یکدیگر را گرفته به دور هم می چرخند همچون رقصیدن. (از اقرب الموارد). قسمی بازی که عرب آنرا دَعکسه گویند. (از مهذب الاسماء). نوعی از رقص ایرانیان قدیم که دست یکدیگررا گرفته و می چرخند و آنرا عرب دعکسه ساخته است. (از قاموس) : و من حذق الموسیقار أن یستعمل الالحان المشاکله للازمان فی الاحوال المشاکله بعضها لبعض و هو أن یبتدی فی مجالس الدعوات و الولائم و الشرب بالألحان التی تقوم الاخلاق و الجود و الکرم و السخاء مثل ثقیل الاول و ما شاکلها، ثم یتبعها بالالحان المفرحه المطربه مثل الهزج و الرمل و عند الرقص، و الدستبند الماخوری و ما شاکله و فی آخر المجلس ان خاف من السکاری الشغب و العربده و الخصومه أن یستعمل الالحان الملینه المنومه الحزینه. (رسائل اخوان الصفا).
أو الفتیات حین لبسن خضراً
من الدیباج یوم الدستبند.
(از ترجمه محاسن اصفهان).
دعکسه، دستبند بازیدن. (از منتهی الارب). و رجوع به دَستبَند شود
لغت نامه دهخدا

دستبند

دستبند
دستبند نیز از چیزهایی است که دیدنش در خواب برای مردان خوب نیست و برای زنان نیکو می باشد. نوشته اند که دستبند برای زنان در خواب شوهر است و برای مردان غم و اندوه است و میزان غم و اندوه به ارزش و بزرگی و کوچکی دستبند مربوط می گردد. اگر در خواب ببینید که دستبند بسته اید به غم و اندوه گرفتار می شوید یا بدهی بار می آورید ولی اگر زنی ببیند که دستبند دارد به اندازه ارزانی و گرانی آن با شوهرش روابط خوب ایجاد می کند. نوشته اند که اگر زنی در خواب ببیند دستبند گران بهایی بسته کار شوهرش رونق پیدا می کند و شان و شخصیت می یابد و سود عایدش می شود.
فرهنگ جامع تعبیر خواب