جدول جو
جدول جو

معنی دژکام

دژکام((دُ))
اندوهگین، تلخ کام، خشمگین، زاهد، پرهیزکار
تصویری از دژکام
تصویر دژکام
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دژکام

دژکام

دژکام
ویژگی کسی که به کام و آرزوی خود نرسیده، اندوهگین، برای مِثال یکی نامه نوشت از ویس دژکام / به رامین نکوبخت و نکونام (فخرالدین اسعد - ۲۵۷)، خشمناک، زاهد و پرهیزکار، خواجۀ سرا
دژکام
فرهنگ فارسی عمید

دژکام

دژکام
زاهد و پرهیزکار. (برهان) (آنندراج). پارسا. (ناظم الاطباء) ، خواجه سرا. (برهان) (آنندراج) ، پیر سال دیده. (ناظم الاطباء). دژکامه. و رجوع به دژکامه شود
لغت نامه دهخدا

دژکام

دژکام
بدکام. تلخ کام. اندوهناک. بی مراد. نومید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
یکی نامه نوشت از ویس دژکام
به رامین نکوبخت نکونام.
(ویس و رامین).
، سهمناک و خشمگین. (برهان) (آنندراج). غضبناک و خشمناک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

دژکامه

دژکامه
بد کام تلخ کام اندوهناک، خشمگین غضبناک، زاهد پرهیزگار، خواجه سرا
دژکامه
فرهنگ لغت هوشیار

دژ کام

دژ کام
بد کام تلخ کام اندوهناک، خشمگین غضبناک، زاهد پرهیزگار، خواجه سرا
دژ کام
فرهنگ لغت هوشیار