آندره (1880- 1954 میلادی). نقاش فرانسوی. زمانی کارهایش به سبک فویسم نزدیک بود اما بطور کلی بهیچ مکتبی منسوب نیست و در عین حال تلفیق موزونی از سبک های گوناگون در نقاشیهای او دیده میشود و ترکیب های معماری و احتیاط در بکار بردن رنگهااز خاصه های نقاشی اوست. (از دائره المعارف فارسی) از خاورشناسان است و در زبان مازندرانی مطالعاتی دارد
ریمناک و چرک آلوده. (منتهی الارب). خازگن. (مهذب الاسماء) ، جامۀ چرک آلوده و دَرَن دار. (از اقرب الموارد) ، جامۀ کهنه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آلوده به چیزی، گویند: هو درن الیدین، و یداه درنتان بالخیر، و أیدیهم دِران، یعنی به خیر پیوسته است گویی که آلوده به آن است. ج دِران. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
چرکین گردیدن و ریمناک شدن. (از منتهی الارب). شوخگن شدن. (المصادر زوزنی). چرک شدن و یا آلوده به چرکی شدن. (از اقرب الموارد). شوخی، آلوده گردیدن دست به چیزی. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)