جدول جو
جدول جو

معنی دربست

دربست((دَ بَ))
آن چه (خانه، اتومبیل کرایه و غیره) که همه آن در اختیار یک تن یا یک خانواده باشد، تمام یک چیز، کامل
تصویری از دربست
تصویر دربست
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دربست

دربست

دربست
آنچه (خانه اتومبیل کرایه وغیره) که همه آن در اختیار یک تن یا یک خانواده باشد، تمام یک چیز کامل
فرهنگ لغت هوشیار

دربست

دربست
دربسته، کنایه از چیزی که تمام آن در اختیار یک تن یا یک خانواده باشد مثلاً اتوبوس دربست، کنایه از یک جا و به طور کلی مثلاً خانه را دربست کرایه کرده بود
دربست
فرهنگ فارسی عمید