جدول جو
جدول جو

معنی دبس

دبس((دَ بْ یا بِ))
شیره خرما، دوشاب خرما، شیره انگبین
تصویری از دبس
تصویر دبس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دبس

دبس

دبس
سیاه، دوساب شیره گروه مردم بسیار بارانی آسمان بارانی شیره خرما دوشاب خرما، شیره انگبین
فرهنگ لغت هوشیار

دبس

دبس
المطران یوسف بن الیاس بن یوحنا الدبس. متولد به سال 1833 و متوفی بسال 1907 میلادی (1249- 1325 هجری قمری) مورخ و رئیس اسقفان بیروت بود و بنیان گذار کنیسۀ بزرگی در سوریه و صاحب تصانیف و تألیفات بسیار که از آن جمله است: تاریخ سوریه از آغاز آفرینش تا زمان مؤلف. جامعالمفصل فی الموازنه المؤصل. الحجه القاطعه الجلیه علی من ینکر ثبوت الموازنه فی العقیدۀ الکاثولیکیه. الرسوم الفلسفیه. روح الردود. سفرالاخیار فی سفر الاحبار. شرح فی تقسیم الارث. مربی الصغار و مرقی الکبار - مغنی المتعلم عن المعلم - الموجز فی تاریخ سوریه. (معجم المطبوعات). و نیز رجوع به یوسف بن الیاس در الاعلام زرکلی شود
لغت نامه دهخدا

دبس

دبس
نام روز در فصیح زبان هندوان قدیم و نام آن در تداول دسس بوده است. (ماللهند بیرونی ص 182)
لغت نامه دهخدا

دبس

دبس
دوشاب خرما. (منتهی الارب). دوشاب خرما را گویند که آتش ندیده باشد. (برهان) (لغت محلی شوشتر). شیرۀ خرما. عصارۀ رطب ناپخته. (بحر الجواهر). صاحب اختیارات بدیعی گوید بپارسی دوشاب خرمائی گویند و بهترین آن بصری بود که آنرا سیلان خوانند و آن آتش ندیده باشد و آنچه از رطب فارسی گیرند دوشاب خوانند طبیعت آن گرم و تر بود و کلف زائل بگرداند... (اختیارات). و نیز رجوع به تذکرۀ ضریر انطاکی ص 154 شود، مطلق دوشاب. (لغت محلی شوشتر). شیره. دوشاب. (دهار) (بحر الجواهر) (مهذب الاسماء). دوشاب یعنی شیرۀ انگور. (غیاث) ، انگبین. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

دبس

دبس
دری دبس، آسمان را وقتی گویند که مستعد باران باشد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا