معنی دایره زن - فرهنگ فارسی معین
معنی دایره زن
دایره زن((~. زَ))
آن که دایره نوازد
تصویر دایره زن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با دایره زن
دایره زن
دایره زن
که دایره زند. که حلقه بندد. که گرداگرد چیزی درآید. که چنبره زند، که دایره نوازد. که دورویه و دف و دایره را که آلت موسیقی است بنوازش درآورد
لغت نامه دهخدا
دایره زدن
دایره زدن
حلقه بستن. دائره بستن، زدن دورویه و دف. نواختن دایره. به نوازش درآوردن دورویه. رجوع به دائره زدن شود
لغت نامه دهخدا
دایره زنگی
دایره زنگی
باتره رنگی از ابزارهای خنیا یکی از آلات ضربی و آن سازی است مرکب از حلقه های چوبی که یکی از دو قاعده آن را - که دایره است - پوستی کشیده و در داخل حلقه زنگوله های فلزی کار گذاشته اند
فرهنگ لغت هوشیار
دایره زنگی
دایره زنگی
یکی از سازهای ضربی که به دور آن زنگ ها یا حلقه های فلزی آویخته اند
فرهنگ فارسی معین
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.