معنی دانشجو - فرهنگ فارسی معین
معنی دانشجو
- دانشجو
- طالب علم، جوینده علم، شاگرد دوره آموزش عالی، جمع دانشجویان
تصویر دانشجو
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با دانشجو
دانشجو
- دانشجو
- آنکه در دانشگاه تحصیل کند، شاگرد مدرسۀ عالی، شاگرد دانشکده، جویندۀ علم و دانش، جویای دانش، طالب علم
فرهنگ فارسی عمید