معنی دانسینگ - فرهنگ فارسی معین
معنی دانسینگ
- دانسینگ((نْ))
- مجلس رقص، جای رقص دسته جمعی
تصویر دانسینگ
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با دانسینگ
دانسینگ
- دانسینگ
- مجلس رقص عمومی، بال همگانی، جایگاه رقص دسته جمعی زنان و مردان، محلی خاص دست افشانی و پای کوبی همگانی
لغت نامه دهخدا
انسرینگ
- انسرینگ
- دستگاه پیغام گیر تلفنی یا تلفن دارای این سیستم که امکان ضبط پیغام را دارد
فرهنگ فارسی معین