معنی داغمه تصویر داغمه داغمه ((مِ)) خشکی لب یا پوست، سفتی روی زخم، روغن بسته شده، داغلمهخشکی لَب یا پوست، سفتی روی زخم، روغن بسته شده، داغلمه فرهنگ فارسی معین