جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با داغسر

داغسر

داغسر
کسی که پیش سر او تا فرق سر او موی نداشته باشد اصلع، پرنده ای است خوش آواز از نوع گنجشک که در سر او چند پر زرد باشد
فرهنگ لغت هوشیار

داغسر

داغسر
کسی که پیش سرش موی نداشته باشد، کَچَل، تاس، دارای سر بی مو، ویژگی سری که موهای آن بر اثر بیماری یا علت دیگر ریخته باشد، مبتلا به کچلی، کَل، خَشَنگ، چَسَنگ، طاس، دَغسَر، لَغسَر، اَصلَع، تَویل، تَز
داغسر
فرهنگ فارسی عمید

داغگر

داغگر
داغ کننده. گرم کننده:
خون گرمی ات به شیشه گران کرده آشنا
اکنون در آتش از هوس داغگر نشین.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

دامسر

دامسر
از نواحی فرح آباد مازندران. (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 120)
لغت نامه دهخدا

دغسر

دغسر
آنکه پیش سرش تا فرق موی نداشته باشد اصلع، آنکه سرش بی موی باشد
دغسر
فرهنگ لغت هوشیار

دغسر

دغسر
کَچَل، تاس، دارای سر بی مو، ویژگی سری که موهای آن بر اثر بیماری یا علت دیگر ریخته باشد، مبتلا به کچلی، کَل، خَشَنگ، چَسَنگ، طاس، داغسَر، لَغسَر، اَصلَع، تَویل، تَز
دغسر
فرهنگ فارسی عمید