جدول جو
جدول جو

معنی دارالغرور

دارالغرور((~. غُ))
کنایه از این دنیا
تصویری از دارالغرور
تصویر دارالغرور
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دارالغرور

دارالسرور

دارالسرور
جای شادمانی، بِهِشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، دارِ قَرار، خُلد، باغِ اِرَم، اَعلا عِلّیین، دارُالخُلد، دارُالقَرار، گُشتا، دارُالنَّعِیم، خُلدِستان، جَنَّت، قُدس، رِضوان، عِلّیین، دارُالسَّلام، باغِ خُلد، فِردُوسِ اَعلا، مینو، سَبزباغ، نَعیم، فِردُوس، سَرایِ جاوید، باغِ بِهِشت
دارالسرور
فرهنگ فارسی عمید

دارالغرار

دارالغرار
خانه فریب. کنایت از دنیا:
گر شدی محسوس جذب آن مهار
پس نماندی این جهان دارالغرار.
مولوی
لغت نامه دهخدا

دارالسرور

دارالسرور
دهی جزء دهستان فشگل دره، بخش آبیک شهرستان قزوین. نه هزارگزی شمال باختر آبیک سه هزارگزی راه شوسه. دامنه. سردسیر. سکنه 128 تن. آب آن از قنات و در بهار از رود خانه آتانک. محصول آن غلات، لوبیا، مختصر انگور. شغل اهالی زراعت و عمله گی، قالی و جاجیم بافی. راه آن مالرو است. ماشین میتوان برد. از آثار قدیمۀ آن قلعۀ خرابه ای است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 86)
لغت نامه دهخدا

دار الغرار

دار الغرار
خانه فریب، دنیا: (گر شدیی محسوس جذب آن مهار پس نماندی این جهان دار الغرار) (مولوی)
دار الغرار
فرهنگ لغت هوشیار

دار السرور

دار السرور
جای نشاط و شادمانی، جهان دیگر ظخرت، بهشت فردوس
دار السرور
فرهنگ لغت هوشیار