جدول جو
جدول جو

معنی داده

داده((دِ))
آن که اجرای عدالت کند، عادل، خدای تعالی، روز چهاردهم از ماه های ملکی
تصویری از داده
تصویر داده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با داده

داده

داده
ویژگی آنچه کسی به دیگری بدهد، بخشیده شده، سپرده شده، در بانکداری پول یا سندی که کسی به بانک بدهد که به حساب دادگی او بنویسند، اطلاعاتی که برای یک کار آماری گردآوری می شود
داده
فرهنگ فارسی عمید

داده

داده
بخشیده، عطا شده، اطلاع، خبر، قسمت، سرنوشت، پول یا سندی که به بانکی داده می شود تا به حساب پرداختی برند
داده
فرهنگ فارسی معین