جدول جو
جدول جو

معنی دادآفرین

دادآفرین((فَ))
آن که عدالت ایجاد کند، از نام ها و صفات باری تعالی، یکی از گوشه های موسیقی
تصویری از دادآفرین
تصویر دادآفرین
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دادآفرین

دادآفرین

دادآفرین
دادآفریننده، آفرینندۀ داد، یکی از نام ها و صفات باری تعالی، برای مِثال پناهت به دادآفرین باد و بس / که از بد جز او نیست فریادرس (اسدی - ۲۸۷)، بدو گفت یزدان دادآفرین / تو را ایدر آورد از ایران زمین (فردوسی - ۶/۵۷۶ حاشیه)
دادآفرین
فرهنگ فارسی عمید

دادآفرین

دادآفرین
نام نیای هجدهم اسپهبد بختیار، جهان پهلوان روزگار خسروپرویز که قصۀ او در بختیارنامه آمده است و نوادۀ پنجم رستم دستان. (تاریخ سیستان ص 8)
لغت نامه دهخدا

دادآفرید

دادآفرید
مرکب از داد (عدل) + آفرید (آفریده)، خداوند، نام یکی از سرودهای موسیقی
دادآفرید
فرهنگ نامهای ایرانی

دادآفرید

دادآفرید
از لحن های قدیم موسیقی، برای مِثال سرودی به آواز خوش برکشید / که اکنون تو خوانیش دادآفرید (فردوسی - ۸/۲۸۴)
دادآفرید
فرهنگ فارسی عمید

دارآفرین

دارآفرین
دارابزین، هرچیز که مردم بر آن تکیه کنند خواه آن شخص باشد و خواه آن محجری و خواه ستونی، (برهان) (آنندراج)، پنجره و محجری را گویند که در پیش خانه مابین دو بازوی در سازند، (برهان) (آنندراج)، دکه و صفۀ در خانه را نیز گویند و به این معنی دارآفزین هم آمده است، (از برهان) (از آنندراج)، گردبرگرد دارآفرینهای صفه، غلامان خاصگی بودند، (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا