جدول جو
جدول جو

معنی داد دادن

داد دادن((دَ))
اجرای عدالت کردن، قطع نزاع کردن
تصویری از داد دادن
تصویر داد دادن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با داد دادن

داد دادن

داد دادن
به داد کسی رسیدن و حکم به عدل و داد کردن، کنایه از چنان که سزاوار است رفتار کردن، کنایه از چنان که شاید و باید کاری انجام دادن
داد دادن
فرهنگ فارسی عمید

باد دادن

باد دادن
در معرض باد گذاشتن: پس از کوبیدن خرمن را باد میدهند، نیست و نابود کردن از دست دادن تلف کردن از کف دادن امری یا چیزی را بدون اخذ نتیجه
فرهنگ لغت هوشیار

دود دادن

دود دادن
چیزی را نزدیک دود یا میان دود قرار دادن برای خشکانیدن آن
دود دادن
فرهنگ فارسی عمید

داو دادن

داو دادن
در بازی یا در قمار حق تقدم برای حریف قائل شدن، نوبت دادن
داو دادن
فرهنگ فارسی عمید