جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خوشاب

خوشاب

خوشاب
کمپوت، آب دار، تر و تازه، برای مِثال میوۀ خوشاب، خوش آب و رنگ (بیشتر در صفت جواهر مخصوصاً مروارید)
خوشاب
فرهنگ فارسی عمید

خوشاب

خوشاب
دهی است از دهستان خدابنده لوی بخش قروۀ شهرستان سنندج. این ده در جنوب خاوری گل تپه و خاور شوسۀ همدان به بیجار واقع است. کوهستانی و سرد با 200 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه قره آغاج و محصول عمده آن غلات. در تابستان می توان اتومبیل به آنجا برد و در دو محل بفاصله یک کیلومتر بنام خوشاب بالا و پائین واقع شده و سکنۀ آن 500 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا