جدول جو
جدول جو

معنی خوالستان

خوالستان((خا لِ))
دوات، ظرفی کوچک که مرکب را در آن ریزند
تصویری از خوالستان
تصویر خوالستان
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با خوالستان

خوالستان

خوالستان
دوات مرکب. دوات تحریر. دوات سیاهی. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). بتازی محبره. (شرفنامۀ منیری)
لغت نامه دهخدا

خوابستان

خوابستان
خوابگاه. (ناظم الاطباء). جای خواب که آن را شبستان نیز گویند. (آنندراج) ، قبرستان. (از آنندراج) (از انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا

خوارستان

خوارستان
ناحیتی است در میرجاوۀ زاهدان. (یادداشت بخط مؤلف). در فرهنگ جغرافیایی این نقطه چنین تعریف شده: کوهی است از دهستان تمین بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان واقع در 42هزارگزی جنوب باختری میرجاوه و 12هزارگزی باختری راه فرعی میرجاوه به خاش. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

خیالستان

خیالستان
جای خیال. محل خیال. خیال جای. خیالکده:
بگرد دل درین سودا تمام عمر گردیدم
چو قدش سرو موزونی ندیدم در خیالستان.
وحید (از آنندراج).
، بسیاری توهمات و تصورات. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

خرابستان

خرابستان
خراب جای. خرابه. محل مخروبه:
بود غاری در آن خرابستان
خوش تر از چاه یخ بتابستان.
نظامی
لغت نامه دهخدا

خرواتستان

خرواتستان
نام دیگر کرواتسی که واقع در شمال شرقی دریای آدریاتیک است. (از قاموس الاعلام ترکی). رجوع به کرواتسی شود
لغت نامه دهخدا