معنی خواستن - فرهنگ فارسی معین
معنی خواستن
- خواستن((خا تَ))
- خواهش کردن، آرزو داشتن، طلبیدن، اراده کردن، قصد داشتن
تصویر خواستن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با خواستن
خواستن
- خواستن
- درخواست کردن، طلب کردن، طلبیدن
میل داشتن، قصد داشتن،
دوست داشتن
فراخواندن، لازم داشتن مثلاً یک فروشندۀ خوب برای مغازه می خواهم
انتظار داشتن، آرزو داشتن
اراده کردن
خواه ناخواه: خواه و ناخواه، خواهی نخواهی، به ناچار
خواهی نخواهی: خواه و ناخواه، خواهی نخواهی، به ناچار، خواه ناخواه
فرهنگ فارسی عمید