جدول جو
جدول جو

معنی خواستگاری

خواستگاری
به دختر یا زنی پیشنهاد ازدواج دادن
تصویری از خواستگاری
تصویر خواستگاری
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با خواستگاری

خواستگاری

خواستگاری
تقاضای ازدواج کردن از زن یا دختری، رسمی که به این مناسبت برپا می شود
خواستگاری
فرهنگ فارسی عمید

خواستگاری

خواستگاری
خواستاری. درخواست. (ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف) ، خواهش، طلب عروسی و زناشوئی. (ناظم الاطباء). عمل خواستگار. (یادداشت مؤلف).
- بخواستگاری رفتن، برای طلب عروس بمنزل دختر یا زنی رفتن. (یادداشت مؤلف).
- بخواستگاری فرستادن، برای طلب عروسی کسی را بمنزل دختر یا زنی فرستادن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا