ترک عادت کردن. (ناظم الاطباء). ترک اعتیاد کردن. (یادداشت بخط مؤلف) : نزاری و خو باز کردن ز می چه تزویر دارد در این چیست هی ؟ نزاری قهستانی (دستورنامه چ روسیه ص 70)
ترک عادت کردن. (یادداشت مؤلف) : طریق مرد عزلت جوی کن ساز اگر مردی ز مردم خوی کن باز. اسرارنامۀ عطار. عمری که بصد هزار جان ارزانی می باز کند خوی ز ما تا دانی. عطار
خلق کردن. ایجاد کردن: حصار جهان را که سر باز کرد ز بیت المقدس سرآغاز کرد. نظامی. ، افتتاح کردن. آغاز کردن. شروع کردن: شغال و گرگ و زاغ این ساز کردند که از شخص شتر سر باز کردند. نظامی. ، منفجر شدن جراحت و ریش
گشودن موی بافته یا به هم گوریده، تراشیدن موی: سه ماه بود که موی سر باز نکرده بودیم. (سفرنامۀ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 154). موی سر باز می کنند تا آنگه که گوسفند بکشند. (کشف الاسرار ج 1 ص 527)