جدول جو
جدول جو

معنی خسته

خسته((خَ تِ))
مجروح، آزرده، فرسوده رنجدیده، زمینی که از بسیاری آمد و شد خاک آن کوفته و نرم شده باشد
تصویری از خسته
تصویر خسته
فرهنگ فارسی معین