معنی خرنه - فرهنگ فارسی معین
معنی خرنه
- خرنه((خُ نَ یا نِ))
- غرش جانوران مانند گربه و ببر
تصویر خرنه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با خرنه
خرنه
- خرنه
- نام ناحیتی است به اطراف آمل و از دهستانهای این ناحیه. (از سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 114)
لغت نامه دهخدا
خرنه
- خرنه
- حریف، هم آورد، نوعی نفرین است، صدای بینی، حنجره، صدایی که اسب از پره های بینی برآورد
فرهنگ گویش مازندرانی