نوعی از موش است که اندکی از خرگوش کوچکتر باشد و گربه آنرا نتواند گرفت بلکه بسیار باشد که با گربه جنگ کند و غالب آید. آنرا بهندی کهوس گویند. (فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرای ناصری) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) : یابویی هست مرا خرد و خبزدوک صفت کش ز خرگوش نمونه ست وز خرموش نژاد. مطهر (از فرهنگ جهانگیری)
ویژگی چیزی که شعله، گرمی، روشنایی یا جریان برق آن از میان رفته باشد، ساکت، بی صدا، به طور آرام، ساکت باش خاموش شدن: قطع شدن جریان برق در وسایل برقی، ساکت شدن، دم فروبستن، فرونشستن و از میان رفتن شعلۀ آتش یا چراغ خاموش کردن (ساختن، گردانیدن): قطع کردن جریان برق در وسایل برقی، ساکت کردن، از سخن بازداشتن، از آواز یا گفتار بازداشتن، برای مِثال کسی سیرت آدمی گوش کرد / که اول سگ نفس خاموش کرد (سعدی۱ - ۱۴۵)، فرونشاندن آتش یا چراغ