جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خرمگاه

خرمگاه

خرمگاه
خرگاه و خیمۀ بزرگ و مدور است. (فرهنگ جهانگیری) (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) :
از علو همت فراش خرمگاه قدر.
شمس جندی (از فرهنگ جهانگیری).
، سبزه زار. (ناظم الاطباء) :
تابش رخسار تو از راه چشم
کرد خرمگاه تو از ارغوان.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

گرمگاه

گرمگاه
میان روز که هوا بنهایت گرمی است: گرمگاهی که چو دوزخ بدمد باد سموم تف با حورا چون نکهت حورا بیند. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار

خرمنگاه

خرمنگاه
جایی که کشاورزان در آن جا غله خود را خرمن می کنند
خرمنگاه
فرهنگ فارسی معین