کسی که از روی هزل و مسخرگی بر وی خنده کنند. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مسخره. دلقک. (یادداشت بخط مؤلف) ، استهزاء. ریشخند. (ناظم الاطباء)
درخشان، آفتاب، عاقل، زیرک، جد بزرگ اشکانیان، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که درتیراندازی بسیار توانا بوده است