جدول جو
جدول جو

معنی خرده حساب

خرده حساب((~. حِ))
بدهکاری یا بستانکاری اندک، کینه یا دشمنی شخصی
تصویری از خرده حساب
تصویر خرده حساب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با خرده حساب

خرده حساب

خرده حساب
طلب مختصر. حساب خرده. (یادداشت بخط مؤلف) ، کینه و عداوت قبلی. (یادداشت بخط مؤلف).
- خرده حساب با کسی داشتن، از پیش موضوعهای کین و عداوتی میان آن دو بودن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

خرگه سحاب

خرگه سحاب
کنایه از آسمان. (شرفنامۀ منیری). رجوع به خرگاه سحاب شود
لغت نامه دهخدا

خرده یاب

خرده یاب
آنکه نکته گیر است. دقیق. (یادداشت بخطمؤلف) ، نقّاد، عیب جو
لغت نامه دهخدا