معنی خبیئه - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با خبیئه
خبیئه
- خبیئه
- پنهان کرده. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (تاج العروس). ج، خبایا، پنهانی. (از منتهی الارب). راز نهانی. (یادداشت بخط مؤلف). ج، خبایا
لغت نامه دهخدا
خبیئه
- خبیئه
- نام دختر ریاح بن یربوع است. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
خبیثه
- خبیثه
- پنهان شده پنهان مخفی، جمع خبایا. مونث حبیث، جمع خبائث (خبایث) خبیثات
فرهنگ لغت هوشیار