جدول جو
جدول جو

معنی خاطر آزرده

خاطر آزرده((~. زُ دِ))
ملول، متأثر
تصویری از خاطر آزرده
تصویر خاطر آزرده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با خاطر آزرده

خاطرآزرده

خاطرآزرده
شخص ملول. شخص متأثر. شخصی که بی علتی او راناراحت کرده باشند یا ناراحت شده باشد:
تبه گردد آن مملکت عن قریب
کزو خاطرآزرده گردد غریب.
(بوستان)
لغت نامه دهخدا

خاطر آسوده

خاطر آسوده
کسی که او را رنجی و ناراحتیی نباشد بی دغدغه مقابل خاطر آشفته
خاطر آسوده
فرهنگ لغت هوشیار