معنی خاستگاه خاستگاه جایی که چیزی ازآن برمی خیزد یا در آن پدید می آید، منشأ، منبع تصویر خاستگاه فرهنگ فارسی معین
خاستگاه خاستگاه خاستنگاه، مبدامتضاد: مقصد، سرچشمه، منشا، منبع، تجلی گاه، تجلی گه فرهنگ واژه مترادف متضاد