جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با حنق

حنق

حنق
فربهان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). مردمان فربه. (ناظم الاطباء) : ابل حنق، سیمان. (اقرب الموارد). شتران فربه، جَمعِ واژۀ حنیق. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به حنیق شود
لغت نامه دهخدا

حاق

حاق
میان درون، آمیغ (حقیقت) راستی حقیقت شی واقع مطلب: (حاق مطل ازین قرار است)، وسط چیزی میان شی
حاق
فرهنگ لغت هوشیار