معنی حمیه - فرهنگ فارسی معین
معنی حمیه
- حمیه((حَ مْ یَ))
- پرهیز دادن، آن چه که نگه داشته شود
تصویر حمیه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با حمیه
حشیه
- حشیه
- بر خوابه نهالین دوشک، بالشک بالش کوچکی که زنان بر سرین یا پستان نهند که بزرگ نماید
فرهنگ لغت هوشیار