معنی حملان - فرهنگ فارسی معین
معنی حملان
- حملان((حُ))
- ستور باردار که به کسی بخشند، مزد باربری
تصویر حملان
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با حملان
حملان
- حملان
- جمع حمل، برگان، مزد بار بری ستور باردار که بکسی بخشند، اجرت حمل مزد بار بری
فرهنگ لغت هوشیار
حظلان
- حظلان
- تنگ گیری، بازداشت از جنبش از رفتن از چیرگی رفتار خشمناک
فرهنگ لغت هوشیار