معنی حما
حما
((حَ))
خویشاوند زن و شوهر
تصویر حما
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با حما
حما
حما
دفاع کردن، از کسی، نگهداری شده، نگاهداری کردن، کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
حما
حما
جایی که دیگران اجازۀ حضور در آن را ندارند
فرهنگ فارسی عمید
حما
حما
بر وزن قفا، خویشاوند شوی و زوجه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
حما
حما
لجن، گل ولای
فرهنگ واژه مترادف متضاد
حمرا
حمرا
سرخ رنگ
فرهنگ نامهای ایرانی
حام
حام
حمایت کننده، نام یکی از پسران نوح (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
حمد
حمد
ستایش
فرهنگ واژه فارسی سره
حمام
حمام
گرمابه
فرهنگ واژه فارسی سره
حمال
حمال
باربر، بارکش، ترابر
فرهنگ واژه فارسی سره