معنی حروفچین - فرهنگ فارسی معین
معنی حروفچین
- حروفچین
- کارگر چاپخانه که حرف های سربی را برای چاپ کردن طبق نمونه می چیند که امروزه این کار توسط کامپیوتر و با برنامه خاص خود انجام می گیرد
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با حروفچین
حروفچین
- حروفچین
- کارگر چاپخانه که مطالب کتاب و روزنامه ها و سایر اوراق را با حروف سربی می چیند
فرهنگ لغت هوشیار
حروف چین
- حروف چین
- کارگر چاپخانه که مطالب کتاب، روزنامه و سایر مطالب نوشتنی را با حروف سربی می چیند و برای چاپ کردن آماده می سازد
فرهنگ فارسی عمید
حروف چین
- حروف چین
- مُرَتِّب. در اصطلاح چاپخانه، کسی که حرفهای سربی را یک بیک پهلوی هم چیند و صفحۀ کتاب فراهم سازد. کارگر چینندۀ حروف. مقابل کارگر فرم بند و کارگر غلطگیر
لغت نامه دهخدا