جدول جو
جدول جو

معنی حجر

حجر((حَ))
منع کردن، باز داشتن، منع کردن دادگاه و قاضی کسی را از تصرف در اموال خویش
تصویری از حجر
تصویر حجر
فرهنگ فارسی معین