جدول جو
جدول جو

معنی حجت گرفتن

حجت گرفتن((حُ جَّ گِ رِ تَ))
تضمین گرفتن، متعهد ساختن، دلیل آوردن، بهانه کردن، بهانه قرار دادن
تصویری از حجت گرفتن
تصویر حجت گرفتن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با حجت گرفتن

دست گرفتن

دست گرفتن
بریدن دست، منع کردن باز داشتن از کاری، مدد کردن یاری کردن، مسخره کردن استهزاء نمودن
فرهنگ لغت هوشیار

سخت گرفتن

سخت گرفتن
کار را بر کسی دشوار ساختن و او را در فشار قرار دادن
سخت گرفتن
فرهنگ فارسی عمید

قوت گرفتن

قوت گرفتن
نیرو یافتن زورمند شدن نیرو گرفتن توانا شدن: چون کار نفس هنگام سستی تن قوت گیرد پس نفس جسم نباشد
فرهنگ لغت هوشیار