جدول جو
جدول جو

معنی حب

حب((حَ بّ))
هرچیز گرد کوچک که کمابیش به اندازه نخودی باشد، دانه، قرص، مفرد حبوب، مفرد در مفرد حبوبات
تصویری از حب
تصویر حب
فرهنگ فارسی معین