معنی حال حال کیفیت چیزی، زمان حاضر، وضعیت جسمی یا روحی انسان، در عرفان، وضعیتی که موجب صفای قلب سالک شود حال کسی را جا آوردن: کنایه از کسی را تنبیه کردن حال به هم خوردن کسی: تغییر حال دادن، غش کردن، استفراغ تصویر حال فرهنگ فارسی معین