معنی حاکم حاکم((کِ)) فرماندار، والی، جمع حکام، قاضی، داور، آن که بر دیگران حکومت کند، شرع عالمی روحانی که بر امور شرعی مردم حکومت کند تصویر حاکم فرهنگ فارسی معین