جدول جو
جدول جو

معنی حاکم

حاکم
((کِ))
فرماندار، والی، جمع حکام، قاضی، داور، آن که بر دیگران حکومت کند، شرع عالمی روحانی که بر امور شرعی مردم حکومت کند
تصویری از حاکم
تصویر حاکم
فرهنگ فارسی معین