نوعی از خیمه باشد که در عراق آن را شروانی گویند و در هندوستان راوتی. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام). نوعی از خیمۀ چهارگوشه. شروانی. چهارآیین. (فرهنگ فارسی معین) ، چهارحد عالم را نیز گفته اند که مشرق و مغرب و شمال و جنوب باشد. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) : دستور ششم که در بسیط مملکت تمکین چهارارکان داشت. (سندبادنامۀ ظهیری ص 225). و سراپردۀ خسرو سیارگان از حیث چهارارکان فروگشادند. (سندبادنامۀ ظهیری ص 218). رجوع به چارارکان شود
چهارعنصر. چارآخشیج. ارکان اربعه یعنی آب و خاک و باد و آتش. رجوع به چهار ارکان شود: از این چارارکان که داری بنام ببین کاین هنرها جز او را کدام. اسدی. گرد چارارکان او بین هفت طوق و شش جهت چارارکانش ز یاران چار اقران آمده. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 372). ز چارارکان برگرد و پنج ارکان جوی که هست قائد این پنج پنج نوبت لا. خاقانی. و هم این رکن چون مقوم روح چار ارکان جسم را معیار. خاقانی. از آن منسوج کاورا دور داده ست به چارارکان کمربندی فتاده ست. نظامی