جدول جو
جدول جو

معنی چق

چق((چُ))
چوبی که بر گردن گاو گردونه کش نهند. چقو، چغ، جوغ، یوغ
تصویری از چق
تصویر چق
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با چق

چق

چق
پارسی است چخ چوبه، ریسچرخ چوبی که بدان ماست را هم زنند تا مسکه و کره از آن جدا شود. پرده ای که از نی و حصیر سازند و بر در اطاق آویزند. چوبی که بر گردن گاو گردونه کش نهند
فرهنگ لغت هوشیار

چق

چق
بمعنی چِغ میباشد. (از آنندراج) (از فرهنگ نظام). پرده ای که از نی و یا حصیر درست کرده بر در اطاق آویزان کنند. (ناظم الاطباء). و رجوع به چق شود
لغت نامه دهخدا

چق

چق
مخفف چوق است و آن چوبی باشد که بر گردن گاو گردونکش نهند. (برهان) (آنندراج). چوبی که بر گردن گاو گردونکش بندند. (ناظم الاطباء). چغ و چوق و جغ و جوغ و یوغ. چوبی که برگردن یک یا دو گاو نهند و ابزار شیار کردن زمین یا کوبیدن خرمن را بدان چوب بندند. و رجوع به چغ و جغ و جوغ و یوغ شود، گاه بر گاو گردون هم اطلاق کنند. (برهان) (آنندراج). گاو گردونکش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

چق

چق
چوبی باشد که ماست را بدان زنند تا مسکه و کره از آن جدا شود. (برهان). چوبی که بدان چغرات زنند. (آنندراج). چوبی که بدان ماست را بشورانند تا مسکه برآرد. (ناظم الاطباء). جغ. چغ. شیرزنه. و رجوع به جغ و چغ شود
لغت نامه دهخدا