پوست پینه بسته، چَغَل، شَغَر، ویژگی هر چیز سفت و سخت مانند گوشت نپخته که زیر دندان جویده نشود، در علم زیست شناسی گیاهی سفید و بوته مانند شبیه جارو چغر شدن: سفت و سخت شدن چغر گشتن: سفت و سخت شدن، چغر شدن، برای مِثال چون چغر گشت بناگوشِ چو سیسنبر تو / چند نازی پسِ این پیرزن زشت چغاز (ناصرخسرو - ۱۱۱)
التفات نمودن و پرسیدن احوال کسی. (برهان). التفات نمودن. (آنندراج) (شرفنامۀ منیری). التفات و پرسش احوال. (ناظم الاطباء) ، بمعنی ترس و بیم و ترسیدن. (برهان). ترسیدن. (آنندراج) (شرفنامۀ منیری). ترس. (رشیدی). ترس و بیم. (ناظم الاطباء). و رجوع به چغریدن وچغریده شود، پس سر نگریستن هم گفته اند. (برهان). نگریستن پس سر و برگشت. (ناظم الاطباء)
پرنده ایست شکاری از رده شکاریان روزانه جزو راسته عقابها که حثه اش از باز و حتی از کلاغ معمول نیز کوچکتر است. استخوان تارس پای این پرنده بلند و قوی و نیروی پنجه هایش متوسط و بالها و پرهای دمش طویل است. چرغ برنگهای خاکستری بالکه های سیاه و سفید دیده میشود چرخ صقر