جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با چسک

چسک

چسک
ظاهراً بمعنی نوازنده و مغنی. نگاه دارندۀ اصول در موسیقی:
عقل خندد بزیر دامن در
به کر چسک و کورسوزنگر.
سنائی
لغت نامه دهخدا

چسک

چسک
چستک. قسمی کفش. کفش راحتی. کفش سبک برای خانه. کفش دم پایی. قسمی کفش سبک که کفی یک لایی دارد و مخصوص پوشیدن در خانه یا اطاق است. رجوع به چستک شود
لغت نامه دهخدا

بسک

بسک
پارسی تازی شده ساخته شده از بس بس است تو را بس کن اکلیل الملک بس است ترا بسیار است ترا: (نک شبانگاه اجل نزدیک شد - خل هذا اللعب بسک لاعد) (مثنوی. نیکلسن. دفتر 5 ص 297)، پنبه پیچیده و فتیله کرده جهت رشتن
فرهنگ لغت هوشیار