چرمین چرمین منسوب به چرم. (ناظم الاطباء). چرمی. از چرم. چرمینه. جنس چرمی. چیزی از چرم. آنچه از چرم سازند چون کیف چرمین، کفش چرمین، جامۀ چرمین و غیره: چون جامۀ چرمین شمرم صحبت نادان زیرا که گران باشد و تن گرم ندارد. ابن یمین. رجوع به چرم و چرمی و چرمینه شود لغت نامه دهخدا
آرمین آرمین آرام گرفتن، دلیر، جنگجو، نام چهارمین پسر کیقباد پادشاه پیشدادی، از شخصیتهای شاهنامه فرهنگ نامهای ایرانی