جدول جو
جدول جو

معنی چپیه

چپیه((چَ یِ))
دستار بزرگی که عربان بر سر گذارند و بر روی آن عگال (عقال) بندند
تصویری از چپیه
تصویر چپیه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با چپیه

چپیه

چپیه
دستار بزرگی که عریان بجای کلاه بر سر گذارند و بر روی آن عگال (عقال) بندند
فرهنگ لغت هوشیار

چپیه

چپیه
دستمال بزرگی است که عربها بجای کلاه برسر میگذارند و بر روی آن عگال (عقال) می بندند. (فرهنگ نظام). پارچه ای که بشکل عمامه باطراف سر پیچند و دو سر آن آویخته است. چپیه. عقال. چیزی که بر سر بسته شود. نوعی سربند که زنان و مردان عرب بسر بندند
لغت نامه دهخدا

چپیده

چپیده
به زور و فشار جاگرفته، چیزی که به زور و فشار میان چیز دیگر جا گرفته
چپیده
فرهنگ فارسی عمید

چپله

چپله
تَپانچه، سلاح گرم کوچک دستی، سیلی، لَطمه، تَس، تَوانچه، طَپانچه، لَطم، چَپّات، لِطام
چپله
فرهنگ فارسی عمید

چپیره

چپیره
عده ای از مردم که برای کاری در یک جا گرد آیند، آمادگی و اجتماع مردم برای کاری، جمع، جمعیت، برای مِثال بفرمودشان تا چپیره شدند / هزبر ژیان را پذیره شدند (فردوسی - ۲/۵۰)
چپیره
فرهنگ فارسی عمید

چپین

چپین
ظرفی که از شاخه های نازک درخت می بافند، سله، سبد، برای مِثال بگسترد کرباس و چپّین نهاد / براو ترّه و نان کشکین نهاد (فردوسی - ۸/۴۵۶)
چپین
فرهنگ فارسی عمید