جدول جو
جدول جو

معنی چپیدن

چپیدن((چَ دَ))
جا شدن چیزی در چیز دیگر با زور و فشار
تصویری از چپیدن
تصویر چپیدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با چپیدن

چپیدن

چپیدن
درهم فرو رفتن، به زور در جایی داخل شدن، به زور و فشار میان جمعی درآمدن و جا گرفتن، جا شدن چیزی در چیز دیگر به زور و فشار
چپیدن
فرهنگ فارسی عمید

چپیدن

چپیدن
میل کردن بجانب چپ. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کنایه از طرفی بطرف دیگر گردیدن باشد. (برهان) (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح سیاست) متمایل شدن به افکار چپ. پیوستن به چپروان سیاسی، بزور درآمدن. بزور داخل شدن. بفشار بهم چسبیدن و تنگ هم نشستن. جا گرفتن چیزی بزور با چیزی دیگر در ظرف یا جای تنگ. (فرهنگ نظام). درتداول امروز بمعنی بزور جا گرفتن و با فشار به دیگران جایی را اشغال کردن است
لغت نامه دهخدا