معنی جویده
جویده
((جَ دِ))
آن چه که زیر دندان نرم و خرد شده باشد
تصویر جویده
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جویده
جویده
جویده
زیر دندان نرم و خرد شده
فرهنگ لغت هوشیار
جویده
جویده
چیزی که زیر دندان نرم شده باشد، کنایه از نامفهوم
فرهنگ فارسی عمید
آویده
آویده
مشتاق، خواهان
فرهنگ نامهای ایرانی
جعیده
جعیده
مریم نخودی کوهی مریم نخودی کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
جریده
جریده
شاخه بی برگ، و بمعنی صحیفه، روزنامه
فرهنگ لغت هوشیار
جوشیده
جوشیده
بجوش آمده غلیان یافته، حرارت یافته، فوران کرده، سر برآورده (کشت)
فرهنگ لغت هوشیار
جوینده
جوینده
جستجو کننده، طالب
فرهنگ لغت هوشیار
جونده
جونده
آنکه چیزی را میجود
فرهنگ لغت هوشیار
جولیده
جولیده
ژولیده و پریشان
فرهنگ لغت هوشیار