معنی جولخ - فرهنگ فارسی معین
معنی جولخ
- جولخ((جو یا جُ لَ))
- نوعی پارچه پشمین خشن که از آن خ و رجین و جوال درست کنند، جامه پشمین که درویشان و قلندران پوشند
تصویر جولخ
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جولخ
جولخ
- جولخ
- نوعی پارچه پشمین خشن که از آن خرجین و جوال سازند و نیز قلندران و تهیدستان از آن جامه کنند
فرهنگ لغت هوشیار
جولق
- جولق
- پارچۀ پشمی خشن که از آن خرجین و جوال درست می کردند، جامۀ پشمی خشن که درویشان و قلندران بر تن می کردند
فرهنگ فارسی عمید