جدول جو
جدول جو

معنی جوش کوره

جوش کوره((رِ یا رَ))
مواد مختلفی که در نتیجه ذوب سنگ های معدنی در کوره متحجر شوند و باقی مانند، اقلیمیا، کلیمیا
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با جوش کوره

جوش کوره

جوش کوره
مواد مختلفی که در نتیجه ذوب سنگهای معدنی در کوره متحجر شوند و باقی مانند این مواد بیشتراز ترکیبات املاح قلیایی هستند که چون سبکترند بر روی توده مذاب کوره بصورت کفی قرار میگیرند و کم و بیش با فلزات مختلف مخلوطند و پس از سرد شدن سنگهایی پر خلل و فرج با وزن مخصوصهای متفاوت بوجود میاورد اقلیمیا کلیمیا
فرهنگ لغت هوشیار

جوش کوره

جوش کوره
موادی که در کوره های ذوب فلزات پس از ذوب شدن سنگ های معدنی سرد می شوند و به صورت تکه سنگ های متخلخل درمی آیند
جوش کوره
فرهنگ فارسی عمید

کور کوره

کور کوره
غلیواج مرغ گوشت ربا زغن: تیری که هر کجا که یکی پشم توده دید حالی چو کور کور درو آشیان کند. (کمال اسماعیل)، (نرد) (یک یک تک تک) آوردن دو طاس که هر یک یک خال داشته باشد دو تک خال دو کور
فرهنگ لغت هوشیار

جوش بره

جوش بره
آشی است که آنرا از خمیر گندم بشکل قطعات مثلث و مربع سازند و از گوشت و سبزی و مصالح دیگر پر کنند و در آب جوشانند و ماست و کشک بر آن ریخته صرف کنند
فرهنگ لغت هوشیار

موش کور

موش کور
در علم زیست شناسی، پستانداری کوچک با پوزۀ باریک، پنجۀ های قوی، چشم های بسیار ریز و ضعیف برای مِثال ز خورشید پنهان شود موش کور / که جهل است با آهنین پنجه زور (سعدی۱ - ۱۱۳)
موش کور
فرهنگ فارسی عمید

جوش بره

جوش بره
آشی است که آن را از خمیر گندم به شکل قطعات مثلث و مربع سازند و از گوشت و سبزی و مصالح دیگر پر کنند و در آب جوشانند و ماست و کشک بر آن ریخته صرف کنند
فرهنگ فارسی معین

جوش پره

جوش پره
نوعی آش که خمیر آرد گندم را به تکه های کوچک سه گوش می بریدند و لای آن ها گوشت و لپۀ نخود می گذاشتند و می پختند
فرهنگ فارسی عمید